پشت سر نهادن همیشگی بدبختی نرخ ارز

پشت سر نهادن همیشگی بدبختی نرخ ارز

محمد پارسا- رئیس هیئت مدیره فدراسیون صادرات انرژی

دست‌کم یک دهه است ایرانیان از هر گروه و دسته‌ای و با هر میزان درآمدی و در هر کسب و کار و پیشه‌ای در چنگ تغییرات شگفت‌انگیز و به عبارت دقیق‌تر، پرش‌های بلند نرخ تبدیل ارزهای معتبر از جمله دلار به پول ایران گرفتار شده‌اند. شهروندان، صاحبان و مدیران بنگاه‌های اقتصادی، صنعتی و بازرگانی به چشم دیده‌اند که نرخ تبدیل هر دلار آمریکا از 10000 ریال به‌طور متوسط در 1390 به حداقل 210000 ریال در سال 1399 رسیده است. یک محاسبه ساده نشان می‌دهد قیمت هر دلار آمریکا در یک دوره 10 ساله 21 برابر شده است.

شاین ذکر است که به هر دلیل منطقی اقتصادی یا سیاسی، تغییرات نسبی همه انواع کالاها و خدمات با درنگ‌ها و تاخیرهایی خود را با قیمت دلار در بازار آزاد همسنگ کرده و با افزایش‌های بهت‌برانگیز روبه‌رو بوده‌ایم. رشدهای شتابان قیمت کالاهای مورد نیاز عمومی ایرانیان و عقب ماندن نرخ رشد مزد و حقوق موجب شده است که (بنا بر برخی گزارش های پژوهشی در دهه 1390) رقمی برابر با 35 درصد جامعه ایرانی زیر خط فقر قرار بگیرند که رقم دهشتناکی است و پیامدهای اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی آسیب‌ساز بزرگی دارد.
از سوی دیگر، اقتصاد ایران برخلاف تمایل و خواست مقام‌های سیاسی در همه نیم‌سده تازه سپری شده توانایی به دست آوردن استقلال از اقتصاد جهانی را به دست نیاورده است؛ به طوری که تنها برای واردات نهاده‌های دامی، دارو، تجهیزات پزشکی و کالاهای اساسی مثل شکر، برنج، روغن نباتی و چای سالانه میلیاردها دلار باید ارز داشته باشیم. علاوه بر این و بر اساس تقسیم‌بندی‌های رایج ارائه‌شده از سوی نهادهای رسمی دولتی، از کل واردات ایران 85 درصد آن واردات مواد اولیه و کالاهای سرمایه‌ای و واسطه‌ای تولید است. به طوری که اگر واردات ایران کاهش یابد، شاهد رکود تولید خواهیم بود که بر نرخ بیکاری موثر است. همچنین، درآمد ارزی ایران بیشتر از هر کالایی به درآمد صادرات نفت خام و نیز میعانات گازی و فرآورده‌های نفت و پتروشیمی وابسته است. بر اساس تازه‌ترین آمار ارائه‌شده از سوی معاون اول ریاست جمهوری در نمایشگاه نفت و گاز در دو سال اخیر، رقمی معادل 100 میلیارد دلار از درآمد ارزی ایران به دلیل تحریم‌ها کاسته شده است. همه آنچه در بالا نگاشته شد برای نشان دادن اهمیت نرخ ارز در کسب‌وکار و معیشت ایرانیان است و متاسفانه در وضعیت غم‌انگیزی قرار داریم.

آزادی الزامی نرخ ارز
آیا راهی برای پشت سرنهادن این وضعیت ناراحت‌کننده و آسیب‌زننده به شهروندان و منافع ملی وجود دارد؟ به نظر می‌رسد اصلاح سیاست‌های ارزی و در کانون این سیاست‌ها اصلاح ساختار نرخ ارز وجود دارد. تجربه جهانی نشان می‌دهد شمار قابل اعتنایی از کشورهای جهان این مسئله را حل کرده‌اند. به این ترتیب که بیشتر کشورها سیاست سرکوب نرخ ارز را، که به تثبیت دستوری نرخ تبدیل ارزهای معتبر در برابر پول ملی است، کنار نهاده و در بدترین حالت سیاست ارزی مدیریت شناور ارز را جایگزین کرده و نیز از آن هم عبور و راه را برای آزادسازی نرخ ارز در بازار آزاد صاف کرده‌اند. بنابراین، ایران نیز چاره‌ای ندارد و تجربه جهانی و منطق نیرومند دانش اقتصاد می‌گوید باید آزادسازی واقعی نرخ ارز اتفاق بیفتد.

مانع اصلی آزاد سازی
حاصل دقت در گفتار و ماهیت مدافعان سیاست‌های ارزی، که توصیه به سرکوب نرخ ارز دارند یا می‌گویند دولت و بانک مرکزی باید دامنه تغییرات نرخ ارز را در کنترل داشته باشد، این است که در غیر این صورت بر ابعاد فقر به دلیل افزایش قیمت کالاها و خدمات اضافه‌ می‌شود و این از سیاست‌های اصلی رسیدگی به تهیدستان عبور می‌کند.

 اما واقعیت این است که این دو سیاست ارزی از دهه 1340 تا امروز، به ویژه در 10 سال اخیر، سد راه توسعه فقر و رشد قیمت‌ها نبوده است. بنابراین، می‌توان با استناد به آمارهای گوناگون نشان داد که سیاست‌های ارزی اعمال‌شده تا امروز در رسیدن به این راهبرد کامیابی نداشته است و باید راه نو رفت تا گرفتاری احتمالی برای اقشار کم‌درآمد گسترش نیابد. همچنین، باید تا روزی که فقر از کشور ریشه‌کن نشده است با سیاست‌های یارانه‌ای کارآمد از کم‌درآمدها به شکل‌های گوناگون حمایت کرد .

تعادل ارزی و آزادسازی
اگر می‌خواهیم از ویرانگری‌های جهش‌های نرخ ارز و پیامدهای ناراحت‌کننده آن مثل تخصیص رانت ارزی، افزایش شدید قیمت کالاها و خدمات و تورم‌های دورقمی و تا 30 – 40 درصدی و فساد ارزی برای همیشه رها شویم راهی جز آزادسازی نرخ ارز وجود ندارد. شاید این هراس باشد که در این صورت ممکن است عدم تعادل در بازار ارز مصیبت درست کند؛ اما به چند دلیل بلایی نازل نخواهد شد که از بلای فعلی ویرانگرتر شود. آزادسازی نرخ ارز اولا، صف‌های بزرگ رانت‌خواران برای دریافت ارز ترجیحی را کاهش می‌دهد و از حجم تقاضای ارز کم می‌کند. ثانیا، قاچاق معکوس و قاچاق کالا به داخل را کاهش می‌دهد و نیز واردات چمدانی و قاچاق میلیون‌ها مسافر به ایران از مرزهای آبی و خاکی را کاهش داده و تقاضای موثر ارز به موارد ضروری منحصر خواهد شد. از سوی دیگر، آزادسازی نرخ ارز و کاهش دستورهای دولتی و بانک مرکزی برای تعیین نرخ ارز و فشار بر صادرکنندگان، توسعه صادرات را در یک چرخه کارآمد و فزاینده قرار خواهد داد. در این صورت، تعادل ارزی به شکل ساختاری و بر پایه مبادله آزاد شکل و قوام پیدا می‌کند. برای رهایی از بدبختی دگرگونی‌های شگفت‌انگیز نرخ ارز راهی جز آنچه به‌صورت کوتاه در این نوشته آمد، وجود ندارد.

یک پاسخ

  1. سلام جناب مهندس پارسا.
    با شما موافقم.ولی آزادسازی نرخ تیر’بدون دخالت دولت’موجب افزایش لجام گسیخته ی قیمت اقلام کالاها خواهد شد’ بطوریکه قشر فقیر کلا نابود خواهدشد ضمن اینکه قشر متوسط جامعه نیز به مرز فقر خواهد رسید.بایست راهکاری عملی تر پیدا کرد.چراکه این نسخه ی شما برای یک جمعیت هزار یا ده هزار نفره پیچیده نشده’ بلکه یک جامعه ی ۸۵ میلیونی را در برخواهد گرفت که بسیاری در این ورطه له خواهند شد.
    به نظر باید راهکار حمایتی از سوی دولت جهت اجرای این پروژه در نظر گرفت.مثلا بسته ی حمایتی دولت برای کلیه ی آحاد جامعه.نه فقط قشر خاصی..
    حتما در یک بازه ی زمانی مشخص مثلا ۵ یا ۱۰ سال دولت ‘ یک یارانه ی حداقل پانصد هزارتومانی برای همه ی ایرانیان در نظر بگیرد.تا چرخ مردم بچرخد ودر این رهگذر حتی میتوان قیمت حامل های انرژی نظیر بنزین.برق.گاز و..را افزایش داد که منابع دولت نیز تامین گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک مطلب:

دیگر مقالات

مهندس محمد پارسا

در سوگ یک بزرگمرد

مهندس محمد پارسا، مالک و مؤسس مجموعه بلواندپی و پارس‌تابلو، عضو هیئت مؤسس و رئیس سابق هیئت مدیره سندیکای صنعت برق ایران، رئیس هیئت مدیره

ارتباط با بنیاد مرحوم پارسا

ارتباط با بنیاد مهندس پارسا

تلفن تماس

رایانامه

شبکه‌های اجتماعی