کاهش درد و رنج ایرانیان با مهار دیو تورم

کاهش درد و رنج ایرانیان با مهار دیو تورم

محمد پارسا – صادرکننده نمونه 

بنا بر آمارهای رسمی مرکز پژوهش‌­های مجلس ایران، درآمد ملی سرانه ایرانیان در سال ۱۳۸۳ معادل ۵ میلیون و ۷۶۰ هزار تومان بوده؛ در صورتی­ که امروز به ۴ میلیون و ۷۴۰ هزار تومان رسیده است. مطابق گزارش این مرکز، تنها ۳۵ درصد مردم ایران؛ یعنی نزدیک به 4 دهک از جامعه در طی یک دهه­ اخیر، زیر خط فقر قرار گرفته‌اند. 

کاهش توان خرید نیازهای روزمره و ضروری به یکی از دلایل اصلی گرفتار شدن ایرانیان در مضیقه‌ معیشتی تبدیل شده ­است؛ چنانچه در گزارش منتشر شده از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، جایگاه ایران در شاخص کامیابی در سال 2019 در میان 17 کشور منطقه رتبه هفدهم بود. 

حضور در جایگاه آخر این رتبه‌بندی، در ابتدا نتیجه­ رشد پایین تولید ناخالص داخلی در دهه 90 خورشیدی است؛ به طوری­ که 5 سال از 10 سال آن با رشد منفی تولید ناخالص داخلی همراه بوده و در سال‌های ۹۷ و ۹۸ به ترتیب ارقام منفی 5.4 و منفی 6.5 درصد را به ثبت رسانده ­است. اگرچه اقتصاد ایران در آغاز این دهه نیز رشد منفی را طی دوسال تجربه کرده بود اما طی سال­‌های 97 و 98  حدود ۱۲ درصد کوچک‌تر شد. دومین دلیل را می­‌توان نرخ تورم شتابان در طول نیم سده سپری‌شده و به ویژه در دهه­ اخیر دانست.

به بند کشیدن دیو تورم

تجربه تاریخی جوامع انسانی نشان می­‌دهد نرخ تورم شتابان و مهارنشدنی ریشه در نابرابری‌‌های درآمدی و گسست تهیدستان و دارایان دارد. در دوره­‌های تورم فزاینده، هر گروه اجتماعی که دارایی دارد، بر ارزش دارایی و ثروتش افزوده شده و هر گروهی که دارایی‌اش تنها نیروی کارش است به ‌سرعت فقیرتر می‌شود­. بنابراین، برای اینکه نابرابری درآمدها بیشتر نشود و تهیدستی در سرزمین ایران بیش از این نشود، باید راه مهار تورم را فراگرفت. خوشبختانه دنیای امروز سرشار از کشورهایی است که توانسته­‌اند رشد بالای تورم را مهار کرده و آن را در دامنه 2 تا 5 درصد به بند بکشند. این کشورها راه ساده‌­ای را با استفاده از دانش اقتصاد یافته‌­اند و آن همسنگ کردن درآمد و مخارج کشور و دور کردن بودجه­‌ها از کسری تاریخی و مزمن است.

 این کار شدنی است و باید به سوی آن برویم. بدیهی است در این مسیر می‌­توان همزمان با رشد هزینه‌­های ناگزیر، راه­‌های تازه­‌ای را برای کسب درآمد بیشتر یافت یا از راه‌­های شناخته‌شده با بهره‌وری بالاتر استفاده کرد. ابزارهای مالی و پولی که درآمدسازند و راه­‌هایی که کشورهای دیگر به دست آورده‌­اند به اندازه­‌ای است که می‌­توان با استفاده از شماری از آن‌ها به درآمدهای قابل اعتماد­، پایدار و تا حد ممکن باثبات رسید. انتشار اوراق قرضه نوین، توسعه صادرات خدمات فنی-مهندسی و صنایع غیرنفتی و استفاده از پس­‌اندازهای جهانی چند راه پیشنهادی جهت بهبود وضعیت فعلی هستند.

  3 نرخ بنیادین و رشدهای بالا

پس از مهار تورم، بدون تردید باید در یک دوره مشخص به سوی واقعی کردن 3 نرخ در اقتصاد حرکت کرد. چنانچه این 3 سه نرخ کلیدی در مسیر درستی قرار گیرند، سایر بازارها و سیاست­‌های اقتصادی را نیز سازگار می­‌کنند. در گام نخست باید نظام تصمیم­‌گیری ایران در کلیت خود برای یک ­بار این تصمیم تاریخی و البته الزامی را بگیرد که نرخ ارز را با سازوکارهای شناخته‌شده در مسیر درست قرار دهد.

 تجربه نشان می­‌دهد کشورهای کامیاب اقتصادی راه را برای اصلاح بازار ارز از طریق واقعی کردن نرخ ارز طبق عرضه و تقاضای بازار و تفاوت تورم داخلی و خارجی باز کرده و از دست­کاری نرخ ارز برای هدف‌­های سیاسی و کوتاه‌مدت دوری کردند. نرخ سود بانکی دومین نرخ کلیدی در هر اقتصاد آزادی است که اگر راه کارآمدی را سپری کند، بسیاری از گرفتاری‌ها و رانت‌ها و فسادها را از سر راه کسب‌وکار شهروندان برمی‌دارد.  

نرخ حامل‌های انرژی شامل برق، بنزین، آب و گاز و گازوئیل سومین نرخ کلیدی است که دهه­‌های پی‌درپی در ایران به دلایل سیاسی به بیراهه رفته است. هدردادن هزاران هزار میلیارد تومان در­آمد به دلیل مدیریت سیاسی مصرف حامل‌های انرژی، کام ایرانیان را تلخ کرده است.

آیا به­ دنبال کاهش درد و رنج ایرانیان هستیم و برابرسازی درآمدها را در دستور کار داریم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک مطلب:

دیگر مقالات

مهندس محمد پارسا

در سوگ یک بزرگمرد

مهندس محمد پارسا، مالک و مؤسس مجموعه بلواندپی و پارس‌تابلو، عضو هیئت مؤسس و رئیس سابق هیئت مدیره سندیکای صنعت برق ایران، رئیس هیئت مدیره

ارتباط با بنیاد مرحوم پارسا

ارتباط با بنیاد مهندس پارسا

تلفن تماس

رایانامه

شبکه‌های اجتماعی